غریبانه

رَّبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّي مِن لَّدُنكَ سُلْطَانًا نَّصِيرًا

هركه در اين حيات ، در زير اين آسمان ، از چيزي به شعف آيد

از بلاهت جانوري وگياهي برخوردار است.

 نميدانم چرا در هر شعفي ، هر خنده قاه قاهي ، هر بشكني هر احساس خوشي يي

موجي از حماقت غليظ و منفور و زشت پديدار است ...

علی شریعتی

پ.ن:تازه فهمیدم غریبانه هم دوست خوبی بود.

رَّبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّي مِن لَّدُنكَ سُلْطَانًا نَّصِيرًا

تفسیر آیه ۱۹۹ سوره اعراف از آیت الله امجد

خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ

تمام اخلاق و عرفان در این یک آیه است

خُذِ الْعَفْوَ  : عفو یعنی چه؟ عفو یعنی وسط و به معنای تعادل،بسیاری از ما،عادل هستیم ولی متعادل نیستیم.کمال در این است که انسان متعادل باشد،اندازه نگه دار که اندازه نکوست ،باید از افراط و تفریط پرهیز کرد.

وأمر بالعُرف : و باید به کار خوب امر کرد.حالا کسی در این مورد نمی تواند بگوید که چون من عمل نمی کنم،پس نگویم.و از طرفی هم باید اول خود عمل کند بعد امر به معروف کند. و اینکه خود امر به معروف شامل خود انسان هم می شود،انسان باید اول خودش را به معروف امر کند و بعد دیگران را.

یک سری امور تحصیلی هستند،مثلا اگر شما بخواهید مدرک دکترا بگیرید، این تحصیلی است که باید مثلا ده سال تحصیل و مطالعه کنید تا دکترا بگیرید ولی انجام کار خوب تحصیلی نیست: حصولی است. شما باید در لحظه تصمیم بگیری که دروغ نگویی و بعد امر به معروف کنی که راستگو باشید. یا همان لحظه تصمیم بگیری که نماز بخوانی: وقتی نماز خواندی به خواندن نماز توصیه کنی  پس حصولی است نه تحصیلی .

وأعرض عن الجاهلین : و اینکه باید از فرد جاهل اعراض کرد. لذا با کسی که حرف حق را گوش نمی کند و موضع دارد بحث نکنید.

اَلسـّلامُ علیـک یا اَبا صالِحَ المَهدی

 

 

«و َلَقَدْ كَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ »

 

و در حقیقت ، در زبور پس از تورات نوشتیم ؛

كه زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.

 

 

 

پ.ن: و حرفهایی هست برای نگفتن، حرفهایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آرند.

حرفهایی شگفت، زیبا و اهورایی همین هایند،

و سرمایه ماورایی هرکسی به اندازه حرفهایی است که برای نگفتن دارد،

حرفهای بیتاب و طاقت فرسا،

که همچون زبانه های بیقرار آتشند

پ.ن :از ژستهاي روشنفكرانه ي كبكهايي كه سرشان را زير برف برده اند متنفرم.

پ.ن ۳ :و من اکنون رسیده ام به آغاز چنین کتابی

که باید قلم را بشکنم و دفتر را پاره کنم

(علي شريعتي)

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

 فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ

سوره مبارک آل عمران آیه 159

به سبب رحمت خداست که تو با آنها اينچنين خوشخوی و مهربان هستی اگرتند خو و سخت دل می بودی از گرد تو پراکنده می شدند پس بر آنها ببخشای و برايشان آمرزش بخواه و در کارها با ايشان مشورت کن و چون قصد کاری کنی بر خدای توکل کن ، که خدا توکل کنندگان را دوست دارد.

 

 

إ‌‌ِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَی النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا

سوره مبارک أحزاب آیه 56

خدا و فرشتگانش بر پيامبر صلوات مى‏فرستند. اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، بر او صلوات فرستيد و سلام كنيد سلامى نيكو.

 

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ

ما چه کنیم ؟

به دستور حسین جعفریان

عجب دنیای راحتی داریم.

مسلمون به دنیا میایم.روضه امام حسین هم که هست و روزه ماه رمضان و سفر حج و ... فاتحه.

شما که بین المللی شدی تا حالا برای قرآن برای پیامبرت چه کار کردی ؟

شما که زبان انگلیسی رو در حد مکالمه بلدی بیا برو تو این چت روما با خوش سلیقگی چند تا آیه از قرآن کریم چند تا حدیث از پیامبر (ص)نقل کن.

حداقل سی نفر که ببینند اقل ده نفرشان که فکر بکنند یک نفرشان که رفت دنبال قضیه را گرفت دیدش خوب شد نسبت به قرآن شما به هدفت رسیدی.

آ سِد با شمام که روتو اونور میکنی.حاج آقا داله میم.سرکار خانم حبه انگور.تیم کوهنوردی توده کشت اینا.برادر ارزشی دانشجوی هرز .اون ته کلاس سرکار خانم ترنج ... 

حتما باید اسم ببرم ؟

و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته

لَوْ أَنزلْنَاهَذَاالْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعًامُتَصَدِّعًامِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ

بسم الله الرحمن الرحیم

أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحَابِ الْفِيلِ «1» أَلَمْ يَجْعَلْ كَيْدَهُمْ فِي تَضْلِيلٍ «2» وَأَرْسَلَ عَلَيْهِمْ طَيْرًا أَبَابِيلَ «3» تَرْمِيهِم بِحِجَارَةٍ مِّن سِجِّيلٍ «4» فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَّأْكُولٍ «5»

به نام خدا كه رحمتش بى اندازه است و مهربانى اش هميشگى.

آيا ندانسته اى كه پروردگارت با فيل سواران چه كرد ؟ « 1» آيا نيرنگشان را در تباهى قرار نداد [ ونقشه آنان را نقش بر آب نساخت ؟ ! ] « 2» و بر ضد آنان گروه گروه پرندگانى فرستاد ; « 3» [ كه ] بر آنان سنگ هايى از نوع سنگ گِل مي  افكندند . « 4» سرانجام همه آنان را چون كاه جويده شده قرار داد . « 5»

 

یا علی

« مَّن ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً وَاللّهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ »

سوره ی بقره ، آیه ی 245

« کیست که خدا را وام ( یعنی قرض الحسنه دهد ) تا خدا بر او به چندین برابر بیفزاید و خداست که می گیرد و می دهد و به سوی او همه باز می گردند . »

.....................................
 
مركز نگهداري معلولين فرخنده
 
در اين مرکز در حال حاضر 84 کودک زندگي مي کند . شرايط زندگي اين کودکان در عکسها گوياست . آمار مرگ و مير در اين کودکان بالا و در سالهاي اخيربي سابقه ست .هفته ي پيش يکي ديگر از اين کودکان جان سپرد .
بوي بسيار زننده و متعفن ادرار به بازديد کننده ها مجال نمي ده تا بيشتراز 4-5 دقيقه در خوابگاه اين کودکان معصوم بمونند . عمر متوسط دراين کودکان 10 تا 14 سال است .
آدرس مرکز :
تهران - ميدان آزادي - خ محمد علي جناح - خ شهيد صالحي - خ شهيد ناصر ولدخاني - پلاک 66 - مرکز نگهداري کودکان معلول فرخنده
 

به جز از علی که آرد پسری ابوالعجایب ... که علم کند به عالم شهدای کربلا را

قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَن يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ «23»سوره شوري

بگو : از شما [ در برابر ابلاغ رسالتم ] هيچ پاداشى جز مودّت نزديكانم [ كه بنابر روايات بسيار اهل بيت ـ عليهم السلام ـ هستند ] را نمي  خواهم . و هر كس كار نيكى كند ، بر نيكى اش مي  افزاييم ; يقيناً خدا بسيار آمرزنده و عطاكننده پاداش فراوان در برابر عمل اندك است . « 23»

 إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ «55»

سرپرست و دوست شما فقط خدا و رسول اوست و مؤمنانى [طبق روایات على بن ابى طالب ] كه همواره نماز را برپا مي  دارند و در حالى كه در ركوعند [ به تهيدستان ] زكات مي  دهند .« 55»

ترجمه استاد حسین انصاریان و آیت الله مشکینی

من از كلمه امام، معني يك رهبر سياسي يا حتي اجتماعي يك جامعه را نمي فهمم، من از كلمه امام، همان معني را مي فهمم كه انسانيت در طول تاريخ خودش براي داشتن نمونه هاي اعلاي فضائل انساني اي كه در عالم نبوده و نمي ديده و بدان نيازمند بوده، در ذهن خودش اين نمونه هاي عالي را مي ساخته و اين نمونه هاي عالي به عنوان سرمشق و الگو برايش وجود داشته و دوست مي داشته و مي پرستيده، به عنوان نمونه هاي اعلايي كه بالاتر از خاك و بالاتر از انسان هاي واقعي هستند.
علي(ع) يك امام است كه مي خواهد به تاريخ و انسان نشان دهد كه شما كه نيازمند به نمونه هاي اعلاي فضائل بي نقص، فضائل مطلق بوديد و بعد نمونه هاي اينها را در ذهنتان به عنوان قهرمانان برجسته مطلق مي ساختيد، براي اينكه سرمشق زندگي ايده آلتان باشد، من همه آن نمونه ها و همه آن فضائل را در يك فرد انساني محقق كرده ام. معني من كتاب ناطقم اين است.

علي (ع) نه تنها امام است، بلكه در طول تاريخ هيچ شخصيتي باز اين امتياز را نداشته كه يك خانواده امام است يعني خانواده اساطيري است، خانواده اي كه پدر علي(ع) است، مادر زهرا(س) است، پسر آن خانواده حسين(ع) است و دختر آن خانواده زينب(س) است.

(علی شریعتی)

مگر با کلمات می توان از علی سخن گفت ؟

باید به سکوت گوش فرا داد تا از او چه ها می گوید ؟

او با علی آشناتر است.

« دکتر علی شریعتی »

( اسلام شناسی ، ص ۵۸۷ )

علی کسی است که نه تنها با اندیشه و سخنش ،

 بلکه با تمام وجود و زندگی اش به همه  ی دردها و نیازها

و همه ی احتیاج های چند گونه بشری در همه دوره ها پاسخ می دهد .

« دکتر علی شریعتی »

( ما و اقبال ، ص ۳۸ )

سطوح تحصیلی حوزه علمیه

«فلولا نفر من کل فرقة منهم طائفة لیتفقهوا فی الدین»( توبه/ 122)

چرا از گروهی از مومنان , جمعی برای فهم عمیق دین رهسپار نمی شوند؟

حضور در حوزه های علوم دینی ومعارف اسلامی با قرن ها تجربه فراهم آمده است از تعالیم استادان بزرگ عرصه فقاهت و وارستگی ,توفیقی است الهی که با دست و زبان ,از عهده شکرش نتوان به در آمد, به فرموده امام صادق علیه السلام :
وقتی خداوند خیری ویژه , نسبت به بنده ای اراده کند ,فهمی عمیق در دین به او عطا می نماید.
.......................................................

منظور از پایه مدت زمان یک سال تحصیلی را می گویند اما در کل دروس حوزوی
شامل چهار مقطع تحصیلی: «سطح یک», «سطح دو», «سطح سه» و «سطح چهار» می باشد.

سطح یک (مقطع عمومی):
طلاب در این مقطع , علوم پایه و مقدماتی از قبیل :ادبیات عرب (صرف,نحو,منطق و معانی بیان) را فرا می گیرند و با علوم اسلامی از قبیل:فقه , اصول تفسیر, عقاید,نهج البلاغه,تاریخ اسلام و ... آشنا می شوند . مدت تحصیل در این مقطع به طور متوسط شش سال است.

سطح دو (مقطع تکمیلی و پایه تخصصی):
طلاب در این مقطع علاوه بر فراگیری بخشی ازفقه واصول استدلالی , با انتخاب یک گرایش تخصصی , بنیه علمی خود را برای ورود به رشته های تخصصی تقویت می کنند , مدت تحصیلی در مقطع به طور متوسط سه سال است.

سطح سه (مقطع نیمه تخصصی):
طلاب در این مقطع , همراه با پژوهش استدلالی فقه و اصول , در یکی از رشته های علوم اسلامی از قبیل :فقه ,تفسیر,کلام,فلسفه اسلامی, حقوق و قضا مذاهب اسلامی , تاریخ اسلام ,تبلیغ ,نهج البلاغه و ...به تحصیل می پردازند و مدت آن به طور متوسط (با تدوین پایان نامه) سه سال است.

سطح چهار (مقطع تخصصی):
طلاب در این مقطع در یکی از رشته های علوم اسلامی یاد شده , متخصص و صاحب نظر می شوند و با تدوین رساله علمی و کسب امتیاز لازم , مدرک سطح چهار را دریافت می کنند مدت این مقطع به طور متوسط چهارسال است.

غریبانه

 

 

ربنا اغفرلنا و لا خواننا الذين سبقونا بالايمان و لاتجعل في قلوبنا غلاً للذين امنوا ربنا انك رئوف رحيم (سوره حشر آية 10)

 

 

پروردگارا، ما و برادران ما را كه در ايمان بر ما سبقت گرفتند بيامرز و در دلهايمان براي گرويدگان به تو كينه و كدورتي قرار مده كه پروردگارا تو رئوف و مهرباني.

تا اطلاع ثانوی

سوره الفتح, آيه ۲۹
آنان را در ركوع و سجود مى‏بينى فضل و خشنودى خدا را خواستارند علامت [مشخصه] آنان بر اثر سجود در چهره‏هايشان است اين صفت ايشان است

 

إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئات

سنت های الهی دو گونه اند: سنت های بالقوه و سنت های بالفعل .

منظور از سنت های بالقوه سنت هایی است که تحقق آن به اراده انسان و اعمال و افکار و انگیزه های او وابسته است . اما سنت های بالفعل، سنت هایی است که تحقق خارجی دارند و اراده و اعمال و افکار انسان در آنها نقش ندارد و مشروط به شرط یا شروطی نیست .

برخی سنت های بالقوه

1 . سنت امهال (مهلت دادن):

اگر انسان در مسیر باطل و تباهی قرار گرفت و از تسلیم شدن در برابر حکم الهی سرباز زد، خداوند متعال به چنین شخصی مهلت می دهد و بر طول عمرش می افزاید تا بیش تر درگناه و معصیت فرو رود . در نتیجه، در روز قیامت به عذابی دردناک دچار گردد: «آنان که به راه کفر رفتند، گمان نکنند که مهلتی که به آنان می دهیم به حال ایشان بهتر خواهد بود، بلکه مهلت می دهیم تا بر طغیان خود بیفزایند و آنان را عذابی رسد که به آن خوار و ذلیل شوند .» (آل عمران: 178)

در سوره قلم می فرماید: «ای رسول خدا! تو کیفر تکذیب کنندگان قرآن را به من واگذار که آنان را از آن جا که ندانند، به دریج بگیرم و آنان رامهلت دهم که البته کید من قوی وبسیارسخت است .» (قلم: 44 - 45)

2 . سنت استدراج:

اگر انسانی در خط گناه وعصیان و کفر قرار گرفت و خود را از نور هدایت محروم نمود، خداوند به تدریج از راهی که خود او توجه ندارد، نعمت های مادی پشت سرهم به او می دهد تا غرق در نعمت ها و لذت ها گردد و کم کم از معنویات دور گشته و از پستی کارش غافل شود: «ای رسول ما! چه خواهی دید اگر ما چند سالی آنها را در دنیا متنعم سازیم، سپس به عذابی که بر آنان وعده شده هلاک شوند و بهره ای که از دنیا داشتند، هیچ آنان را از عذاب نرهاند .» (شعراء: 207 - 205)

قرآن کریم در این زمینه می فرماید: «آنان که آیات ما را تکذیب کردند، به تدریج مجازاتشان خواهیم کرد، از آن راه که نمی دانند و به آنان مهلت می دهیم، (تا کیفرشان دردناک تر باشد) ; زیرا طرح و نقشه من قوی و حساب شده است و هیچ کس را قدرت فرار از آن نیست .» (اعراف: 183 - 182)

3 . سنت استجابت دعا:

اگر کسی صادقانه به سوی خدا روآورد و از او استعانت جوید، خداوند به او کمک کرده و از راه های مختلف مشکلاتش را حل می نماید . این که بعضی از دعاها مستجاب نمی شوند، بنا بر مصالحی است که معمولا انسان از آن غافل است . اما اگر شرایط فراهم شود، بی شک سنت خدا جاری می گردد و دعای انسان مستجاب می شود: «و اذا سئلک عبادی عنی فانی قریب اجیب دعوه الداع، اذا دعان » و چون بندگان من از تو پرسند، بدانند که من بدان ها نزدیک هستم، هر که مرا بخواند دعای او را مستجاب می کنم . (بقره: 186)

و باز می فرماید: «و دعای کسانی که به خدا ایمان آورده و نیکوکار شوند، مستجاب می گرداند و از فضل و کرم خود بر ثواب آنان می افزاید .» (شوری: 26)

4 . سنت احباط عمل:

به این معناست که عمل خیر انسان بر اثر کفر وعصیان و گناه، نابود می شود . همان گونه که تحقق هر چیزی محتاج شرایطی است، بقای آن هم وابسته به یک سلسله شرایط است . آفات عمل خیر و عمل صالح انسان، گناه و معصیت و رذایل می باشد; آفاتی مانند کفر، لجاجت، منت گذاشتن هنگام انفاق، ارتداد، حسادت، عجب و ریا، شرک به خدا، و . . . از جمله گناهانی هستند که موجب حبط و باطل شدن عمل انسان می شود .

خداوند متعال می فرماید: «من یرتدد منکم عن دینه فیمت و هو کافر فاولئک حبطت اعمالهم فی الدنیا والاخره » هر کس از شما از دین خود برگردد و به حال کفر باشد تا بمیرد، چنین اشخاصی اعمالشان در دنیا و آخرت ضایع و باطل است . (بقره: 217) «از آن چه موجب خشم خداست، پیروی کردند و ازآن چه موجب خشنودی اوست، کراهت داشتند . خداوندهم اعمالشان را محو و نابودگردانید» . (محمد: 28)

5 . سنت تکفیر عمل:

این سنت، برخلاف سنت احباط است; یعنی بر اثر کارهای صالح، گناهان و اعمال زشت انسان از بین می روند . بر اساس آیات قرآنی، اعمالی مانند توبه و بازگشت، تقوای الهی، ایمان و عمل صالح، دوری از کبایر و اقامه نماز، همچون آفتاب موجب می گردند گناهانی که در وجود انسان یخ زده است، آب شوند . «ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا و یکفر عنکم سیئاتکم » اگر تقوای الهی پیشه کنید، خداوند به شما نور درونی می دهد و گناه شما را از بین می برد . (انفال: 29) قرآن می فرماید: «کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام دهند، ما گناهان آنها را می پوشانیم و ازبین می بریم » (عنکبوت: 7) «ان الحسنات یذهبن السیئات » کارهای نیک، گناهان را از بین می برند . (هود: 114)

سیزده مورد دیگر در ادامه مطلب

ادامه نوشته

زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند.(شهید سید مرتضی آوینی)

 

وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ

سوره : آل عمران    آیه : 169

هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شده‏اند، مرده مپندار،

بلكه زنده‏اند و نزد پروردگارشان روزى داده مى‏شوند.

همسر سردار شهيد؛ كميل ايماني مي گويد: روزي به بنياد شهيد بابل مراجعه كردم تا موضوع حضور فرزندانم را در اردوي فرهنگي ورزشي پيگيري نمايم.

يكي از خواهران كارمند بنياد به من گفت: خانم! شما همسر سردار شهيد؛ كميل ايماني هستيد؟

- بله.

- روزي در محل كارم با عكس شهيدي كه زير شيشه ي ميزم بود شروع كردم به صحبت كردن كه: با اين كه داريم اين همه كار و زحمت براي خانواده ي شما مي كشيم، شما هم مشكل ما را حل كنيد، به دادمان برسيد. همان شب خواب ديدم در منطقه اي هستم كه كوه داشت و من خيلي مي ترسيدم. در همين حين شهيد ايماني آمد جلو و به من گفت: خانم محترم! شما ظاهراًمشكلي داشتيد. با خودم گفتم خدايا! اين همان كسي است كه تصويرش زير شيشه ي ميزم هست. او يك غريبه است من چطور مشكلم را به او بگويم؟ در همين فكر بودم كه گفت: خانم محترم! نياز به مطرح كردن نيست. من از مشكل شما آگاهم. نگاه به بغل دستي اش كرد و گفت: او هم كه فرمانده ي ماست. از مشكل شما با خبر است.

فرداي آن روز در محل كار، زنگ تلفن به صدا در آمد، مادر شهيد كشوري بود. گفت: خانم! ظاهراً شما براي انجام خيري مشكل داريد وبا شهيدي آن را در ميان گذاشتيد.

- بله.

- به نشاني كه مي دهم مراجعه كنيد تا مشكلتان حل شود.

من همان كار را كردم و مشكلم حل شد و الآن مدتي است از آن ماجرا گذشته، من دوست داشتم اين خواب ولطف همسرتان را به شما بگويم تابفهميد كه شهيدتان چه مقامي دارد.

«ويژه نامه ي كنگره ي بزرگداشت سرداران وچهارده هزار شهيد استان هاي مازندران وگلستان(سبز سرخ)/ ش69».به نقل از وبلاگ یاد شهیدان

..............................

همسر شهید برونسی می گوید: هر سال شب بيست و يکم ماه مبارک، مراسم احيا داشتيم. مسجد محل يک هيات عزاداری داشت. بعد از نماز مغرب، عبدالحسين[برونسی] همه‌شان را افطاري مي‌آورد خانه.

بعد از شهادتش، اولين ماه مبارک، بعضي از فاميل، ازم خواستند که ديگر افطاري ندهم. گفتم: خودمم همين فکرو کردم، با اين بچه‌هاي قد و نيم قد، بايد مواظب خرج و مخارج باشم.

شب بيست و يکم، فقط قرار شد دو، سه تا از آشناها بيايند. به اندازه ی بيست نفر غذا درست کردم. در واقع مجلس را خودماني کردم. بعد از نماز، يکهو ديدم هفتاد، هشتاد نفر از بچه‌هاي هيات آمدند خانه‌مان. حسابي هول شدم. داشتم بساط چاي را جور مي‌کردم که آقاي اخوان آمد. گفت: حاج خانم! همينو مي‌چرخونيم تا هر کسي تبرکاً چند لقمه بخوره.

آن شب براي بيشتر از صد نفر غذا کشيدم. چند تا ديس هم داديم به همسايه‌ها. نه حواس من به اين بود که چه دارد مي‌گذرد، نه حواس بقيه. آخر کار، آقاي اخوان يک دفعه با حيرت گفت: حاج خانم! مگه شما نگفتي اندازه ی بيست نفر غذا درست کردي؟

تازه يادم آمد که قبل از کشيدن غذا، به شهيد گفته بودم: اينا مهموناي خودت هستن، خودتم بايد سيرشون کنی.

دو، سه تا ديس ديگر که کشيديم، غذا تمام شد. آقاي اخوان گفت: اگر من چيزي نگفته بودم، با برکتي که اين غذا پيدا کرده بود، همه ی محله رو هم مي‌شد افطاري داد!

« ساکنان ملک اعظم2ص97»

 

 قسمت هایی از بیانات مقام معظم رهبری در جمع کارگردانان:

آدم مى‏بيند اين شخصيت هاى برجسته، حتّى در لباس يك كارگر به ميدان جنگ آمده‏اند؛ اين اوستا عبدالحسين برونسى، يك جوان مشهدى بنّا، كه قبل از انقلاب يك بنّا بود و با بنده هم مرتبط بود، شرح حالش را نوشته‏اند و من توصيه مى‏كنم و واقعاً دوست مى‏دارم شماها بخوانيد. ايشان اول جنگ وارد ميدان نبرد شده بود و بنده هم هيچ خبرى نداشتم. بعد از شهادتش، بعضى از دوستان ما كه به مجموعه‏هاى دانشگاهى و بسيج رفته بودند و با اين جوان بى‏سواد - بى‏سواد به معناى مصطلح؛ البته سه، چهار سالى درس طلبگى خوانده بوده، مختصرى هم مقدمات و ابتدايى و اين ها را هم خوانده بوده- صحبت كرده بودند، مى‏گفتند آن‏چنان براى اين ها صحبت مى‏كرده و حرف مى‏زده كه دل هاى همه‏ى اين ها را در مشت مى‏گرفته؛ به خاطر همين كه گفتم، يك معرفت درونى را، يك ادراك را، يك احساس صادقانه را و يك فهم از عالم وجود را منعكس مى‏كرده؛ بعد هم بعد از شجاعت هاى بسيار و حضور در ميدان هاى دشوار، به شهادت مى‏رسد. اين زيبايي هایی كه آدم در زندگى يك چنين آدمى يا شهيد همت و شهيد خرازى مى‏تواند پيدا كند و يا اين هايى كه حالا هستند، نظيرش را شما كجا مى‏توانيد پيدا كنيد؟ کجا می شود پیدا کرد ؟

اللهم صل علی محمد و آل محمد

پیامبر معلم است

فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ

سوره مبارک آل عمران آیه 159

به سبب رحمت خداست که تو با آنها اينچنين خوشخوی و مهربان هستی اگرتند خو و سخت دل می بودی از گرد تو پراکنده می شدند پس بر آنها ببخشای و برايشان آمرزش بخواه و در کارها با ايشان مشورت کن و چون قصد کاری کنی بر خدای توکل کن ، که خدا توکل کنندگان را دوست دارد

پ.ن:

به ذره گر نظر لطف بوتراب کند

به آسمـان رود و کار آفتاب کند

... صد بار اگر توبه شکستی باز آی

انسان گاهی باید آدم بشود.

يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ «1» قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا «2» نِصْفَهُ أَوِ انقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا «3»

أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا «4»

 
خدا ، انسان و عشق
این است "امانتی" که بر دوش آدم سنگینی میکند
و این است آن پیمانی
که در نخستین بامداد خلقت با خدا بستیم،
و"خلافت" او را در کویر زمین تعهد کردیم.
ما برای همین "هبوط" کردیم،
و این چنین است که به سوی او باز میگردیم.

(دکتر علی شریعتی)

و مؤمنان را [ به رحمت و رضوان خدا ] مژده ده .


مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَالَّذِينَ آمَنُواْ أَن يَسْتَغْفِرُواْ لِلْمُشْرِكِينَ وَلَوْ كَانُواْ أُوْلِي قُرْبَى مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ
 «113»((سوره ی توبه))

پيامبر و اهل ايمان را نسزد كه براى مشركان پس از آنكه روشن شد كه آنان اهل دوزخند ، درخواست آمرزش كنند ، هر چند از خويشان باشند .
« 113»

 
یا علی

ای جامه به خود پیچیده! شب را جز کمی٬ به پا خیز





<<
و قُل ربَ ادخِلنی مُدخَلَ صِدقٍ وَ اخرِجنی مُخرَجَ صِدقٍ واجعَل لّی مِن لَدُنکَ سُلطاناْ نَصیرا>>

<<
و بگو :پروردگارا! مرا در هر کار با صداقت وارد کن و با صداقت خارج ساز
و از سوی خود ، حجتی یاری کننده برایم قرار ده
>>
(قرآن کریم)